قرآن كريم در آيهى هفدهم سورهى لقمان به چهار پند لقمان در مورد احكام عبادى و اجتماعى و شكيبايى در مشكلات اشاره مىكند و مىفرمايد:
يٰا بُنَيَّ أَقِمِ اَلصَّلاٰةَ وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَ اِنْهَ عَنِ اَلْمُنْكَرِ وَ اِصْبِرْ عَلىٰ مٰا أَصٰابَكَ إِنَّ ذٰلِكَ مِنْ عَزْمِ اَلْأُمُورِ
اى پسركم! نماز را برپادار و به [كار] پسنديده فرمان بده و از [كار] ناپسند منع كن و در برابر آنچه (از مشكلات) كه به تو مىرسد، شكيبا باش؛ كه اين [حاكى] از تصميم استوار (شما در) كارهاست؛
نكتهها و اشارهها:
۲ـ در آيات پيشين پندهاى لقمان در مورد امور اعتقادى و اصول دين، هم چون توحيد و معاد بود و اينك در اين آيه در مورد احكام و فروع دين اندرز مىدهد و در مورد وظايف فردى و اجتماعى، يعنى نماز، امربهمعروف و نهى از منكر سفارش مىكند.
۲ـ نماز مهمترين راه پيوند انسان با معبود خويش است و آنقدر اهميت دارد كه ستون دين شمرده شده است.نماز روح را پاك و زندگى را روشن مىكند و نور ايمان را در قلب انسان مىتاباند و انسان را از كارهاى زشت بازمىدارد.
۳ـ همانطور كه در دين اسلام نماز وجود دارد، در اديان پيشين در عصر لقمان نيز نماز وجود داشته است، هرچند ممكن است شكل و جزئيات آنها متفاوت بوده باشد.
۴ـ «معروف» در لغت به معناى «شناخته شده» و «منكر» به معناى «ناشناس» است؛ بنابراين از كارهاى نيك به عنوان امورى شناخته شده و از كارهاى زشت و ناپسند به عنوان امورى ناشناس ياد شده است چه اين كه فطرت پاك انسانى با دستهى اول آشنا و با منكرات ناآشناست.آيات فراوان قرآن و روايات متعددى كه در مورد امربهمعروف و نهى از منكر آمده است، اهميت اين دو وظيفهى اجتماعى را نشان مىدهد.براى مثال، از امام باقر عليه السلام روايت شده كه فرمودند:امربهمعروف و نهى از منكر دو واجب بزرگ الهى است كه بقيهى واجبات با آنها بر پا مىشوند و به وسيلهى اين دو، راهها اَمن مىگردند و كسب و كار مردم حلال مىشود و حقوق افراد تأمين مىگردد و در سايهى آنها زمينها آباد و از دشمنان انتقام گرفته مىشود و در پرتو آنها همهى كارها روبهراه مىگردد.و در روايتى از پيامبر صلى الله عليه و آله روايت شده كه اگر امربهمعروف و نهى از منكر نكنيد خدا ستمگران را بر شما مسلط مىكند و دعايتان مستجاب نمىشود و توبهى شما قبول نخواهد شد.و نيز از ايشان روايت شده كه «امركنندۀ به معروف و نهىكننده از منكر از بهترين مردم به شمار مىآيد».
۵ـ ازآنجا كه كارهاى ناپسند افراد در اجتماع به صورت زيانهاى اجتماعى درمىآيد، پس عقل اجازه مىدهد كه افراد اجتماع در پاك نگهداشتن محيط زيست خويش، بكوشند؛ زيرا هر آتشى كه در اجتماع برافروخته گردد، به نقاط ديگر نيز سرايت خواهد كرد.آرى؛ گناهكاران در اجتماع، هم چون مسافران كشتى هستند كه مىخواهند قسمتى از كشتى را سوراخ كنند و جامعهى انسانى را نابود سازند.بنابراين، امربهمعروف و نهى از منكر يك وظيفهى عقلى و يك حقّ طبيعى انسانهاست كه ناشى از پيوند سرنوشت انسانها در اجتماع است.پس آيات و روايات مربوط به امربهمعروف و نهى از منكر ارشادى هستند.
۶ـ از مجموع آيات قرآن در مورد امربهمعروف و نهى از منكر برمىآيدكه امربهمعروف و نهى از منكر داراى دو مرحله است:الف) مرحلهى فردى كه يك وظيفه و واجب عمومى است و هركس موظف است به تنهايى ناظر اعمال ديگران باشد و ازآنجا كه توانايى افراد محدود است، شعاع اين مرحله نيز محدود است و از حد تذكّر، اندرز دادن، اعتراض كردن و انتقاد نمودن به خلافكاران و مفسدان تجاوز نمىكند.ب) مرحلهى دوم امربهمعروف و نهى از منكر مخصوص گروهى خاص از مردم مسلمان است كه به صورت جمعى عمل مىكنند و يك واجب كفايى و داراى قدرت و شعاع عمل وسيعى است. اين مرحله كه از شئون حكومت اسلامى به شمار مىآيد، شامل شدت عمل و اجراى حدود و تعزيرات نيز مىشود.البتّه مرحلهى دوم بايد زير نظر حاكم شرع و با اجازهى حكومت اسلامى انجام گيرد، تا از هرج و مرج در جامعه جلوگيرى شود. اين همان چيزى است كه امروزه تحت عنوان بازرسى و نظارت و يا حتى سازمانهاى امربهمعروف و نهى از منكر در برخى كشورهاى اسلامى اجرا مىشود كه لازم است تكميل شود.
۷ـ امربهمعروف و نهى از منكر مراتبى نيز دارد؛ يعنى ابتدا انسان بايد قلباً از كار ناپسند ناراحت شود و در مرتبهى دوم آثار ناراحتى در چهرهى او نمايان شود و سپس با اشاره يا گفتار نرم و مؤدبانه و از روى دلسوزى انجام وظيفه كند و جز در موارد ضرورى از راههاى مسالمتآميز وارد شود، تا امربهمعروف و نهى از منكر او اثر معكوس به جاى نگذارد.امركننده و نهىكننده بايد معروف و منكر را به خوبى بشناسد و در جايى اقدام كند كه احتمال تأثير داشته باشد و مفسدۀ مهمى به دنبال نداشته باشد.
۸ـ امربهمعروف و نهى از منكر با آزادى انسان منافاتى ندارد؛ چرا كه از طرفى اين يك قانون پذيرفته شده در اسلام است كه در قرآن بيان شده و مسلمانان آن را پذيرفتهاند؛ پس آزادى هر مسلمانى در چهار چوب قانون اسلام، منافاتى با امربهمعروف و نهى از منكر ندارد.و از طرف ديگر، زندگى اجتماعى كه براى بشر فوايد و بركات فراوانى دارد، محدوديتهايى را نيز براى انسان به بار مىآورد و افراد اجتماع در سرنوشت هم اثر دارند و يكى از اين موارد همان حقّ طبيعى نظارت عمومى است كه به عنوان يك وظيفهى عقلى نيز مطرح است و ما آن را امربهمعروف و نهى از منكر مىخوانيم.
۹ـواژهى «عَزْم» به معناى ارادهى محكم است و در اين جا يا به معناى كارهايى است كه از طرف خدا دستور محكم در مورد آنها داده شده است و يا كارهايى است كه عزم آهنين و تصميم راسخ انسان را مىطلبد.يعنى صبر و استقامت در برابر مصيبتها نياز به تصميم جدّى دارد كه انسان در برابر مشكلات تسليم نشود و مقاومت نمايد.
آموزهها و پيامها:
۱ـهم چون لقمان احكام و استقامت را به فرزندان خود بياموزيد.
۲ـبه وظايف عبادى و اجتماعى خويش، هم چون نماز، امربهمعروف و نهى از منكر اهميت دهيد.
۳ـدر برابر مشكلات عزم خود را جزم كنيد و استقامت نماييد.
📚تفسیر مهر ج ۱۶ ص ۳۲۴
آیه ۱۷ سوره مبارکه لقمان