تفسیر جوامع الجامع، از تفسیرهای شیعی قرآن، اثر فضل بن حسن طبرسی (قرن ۶ قمری) که دارای حجمی بیشتر از الکافی الشافی و کمتر از مجمع البیان (دو اثر دیگر همین مؤلف) است.طبرسی در این تفسیر از تفسیر کشّاف زمخشری و مجمع البیان استفاده کرده است.انتشارات دانشگاه تهران در سال ۱۳۴۷ این کتاب را با تصحیح ابوالقاسم گرجی چاپ کرده است.ترجمۀ کاملی نیز از این تفسیر بر مبنای چاپ گرجی توسط گروه ترجمۀ عربی بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی در مشهد در ۶ مجلد انجام شده است.
جوامع الجامع، کتابی تفسیری از امین الاسلام فضل بن حسن بن فضل طبرسی است. این تفسیر از تفسیر مجمع البیان کمحجمتر و از تفسیر الکافی الشافی حجیمتر است.[۱] طبرسی این کتاب را با درخواست فرزند خود حسن بن فضل پس از دو کتاب مذکور تألیف و مطالب آن را از آن دو گلچین کرده است.[۲] وی در ۱۸ صفر ۵۴۲ تألیف آن را آغاز کرد و در ۲۴ محرم ۵۴۳ آن را به انجام رساند.[۳]
در بیشتر نسخههای کتاب، نام آن جوامع الجامع ضبط شده است؛ ولی مجلسی نام آن را «جامع الجوامع» آورده است. افندی در دو نقل، نام کتاب را «جامع الجوامع» آورده؛ ولی خود تصریح کرده که نام صحیح آن «جوامع الجامع» است.[۴]
استفاده از دیگر تفاسیر
طبرسی در این تفسیر از تفسیر خود، مجمع البیان و تفسیر کشّاف زمخشری بهره برده است؛ گاه مطالبی نقل کرده و بیان کرده است که تفصیل آن در مجمع البیان وجود دارد. مانند تفسیر آیات ۵۵ و ۵۶ سوره مائده کهشأن نزول آیات را به اختصار در جوامع الجامع آورده و برای تفصیل آن به مجمع البیان ارجاع داده است. وی در مباحث ادبی نیز به کشّاف زمخشری ارجاع داده است. مانند ترکیب نحوی آیه ۶ سوره بقره. ولی در موارد متعددی آراء زمخشری را نقد و ردّ کرده است؛ مثلاً در تفسیر آیه ۶ سوره مائده پس از نقل قول زمخشری، آن را رد کرده است.[۵]
مؤلف
مقالهٔ اصلی: فضل بن حسن طبرسی
ابوعلی فضل بن حسن بن فضل طبرسی ملقّب به امین الاسلام، مفسّر، محدّث، فقیه، متکلّم، ادیب، لغوی و ریاضیدان و از عالمان بنام شیعی در قرن ششم هجری است.
در آوانگاری شهرت طبرسی اختلاف شده است، برخی او را طَبَرسی خواندهاند، به دعوی آنکه نسبت به طبرستان میبرد. میرزا عبدالله افندی در ریاض العلماء و سید محمدباقر خوانساری در روضات الجنات بر این اصرار دارند.
بسیاری نیز گفتهاند نسبت به طبرستان، طبری یا طبرانی یا طبرستانی خواهد بود و نه طبرسی، بلکه نام دقیق مؤلف مجمع البیان، طَبْرِسی است که عربی گردانیدهٌ تَفرِشی است و تفرشی منسوب به شهری در نزدیکی قم و اراک است که شیخ ما بدانجا انتساب دارد.[یادداشت ۱]
رویکرد طبرسی در تفسیر جوامع الجامع
تفسیر جوامع الجامع با اینکه از نظر حجم نسبت به دو کتاب دیگر طبرسی متوسط است، تمام مباحث لازم را برای تفسیر آیات به اختصار داراست: مباحث لغوی، صرفی، نحوی، بلاغی، اختلاف قرائات، مباحث کلامی و اعتقادی، فقهی و... البته گاه این اختصار، به گفتۀ زندهیاد استاد گرجی در مقدمۀ تصحیح موجب تعقید و یا اخلال لفظی و معنوی شده است، ولی من حیث المجموع طبرسی توانسته است به خوبی از عهدۀ تفسیر آیات و حذف مطالب غیر ضرور برآید. مثلاً:
در تفسیر آیه ۸۱ سوره نساء، وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ[نساء–۸۱] در معنای واژۀ «تبییت» میگوید: این واژه یا از «بیتوته» است؛ زیرا تدبیری است که شبانه صورت میپذیرد یا از «بیت» شعر اخذ شده است؛ زیرا شاعر دربارۀ بیت میاندیشد و آن را مرتب میگرداند.
در تفسیر آیه ۸۵ سوره بقره به اختلاف قرائتها توجه کرده و گفته است که برخی «أساری» را در آیه «أسری» و «تفادوهم» را «تفدوهم» قرائت کردهاند و با توجه به این اختلاف قرائتها معنای آیه را تبیین کرده است.[۶]
استفاده از اشعار و امثال
اشعار و امثال نیز جایگاه ویژهای در جوامع الجامع دارند. در پایان هریک از مجلدات چهارگانه بخشی از فهرستهای کتاب راجع به اشعار و امثال است.
اشعار در مباحث لغوی، نحوی، بلاغی و شرح مفاهیم آیات بهکار رفتهاند.[۷]
تبیین مباحث کلامی
رویکرد دیگر طبرسی در جوامع الجامع تبیین مباحث کلامی شیعه است. مثلاً:
در تفسیر آیه ۴۳ سوره توبه عَفَا اللَّـهُ عَنكَ لِمَ أَذِنتَ لَهُمْ حَتَّىٰ يَتَبَيَّنَ لَكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَتَعْلَمَ الْكَاذِبِينَ[توبه–۴۳] پس از نقل قول زمخشری در الکشّاف که گفته است این آیه کنایه از گناهی است که پیامبر اکرم(ص) مرتکب شده است، میگوید که پیامبر اکرم که سید انبیاء و بهترین زادۀ حواست از نسبت گناه مبرّا و مقام او بسی والاست. در این آیه عفو پیش از عتاب است هرچند جایز است که پروردگار، پیامبران را به جهت ترک اولی سرزنش کند.
در تفسیر آیه ۳ سوره مائده الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا[مائده–۳] به صراحت اعلام میکند که مراد از اتمام نعمت، ولایت حضرت علی(ع) است و با استناد به روایتی از امام باقر و امام صادق(ع) اظهار میدارد که این آیه در غدیر خم و در حجة الوداع نازل شد و پیامبر در آن روز حضرت علی(ع) را به عنوان جانشین بلافصل خود منصوب فرمود.[۸]
منابع:
- آقابزرگ طهرانی، الذریعة، دار الاضواء، ج۵، ص۲۴۸-۲۴۹
- آقابزرگ طهرانی، الذریعة، دار الاضواء، ج۵، ص۲۴۸-۲۴۹
- آقابزرگ طهرانی، الذریعة، دار الاضواء، ج۵، ص۲۴۸-۲۴۹
- قربانی زرین، «تبیین رویکرد طبرسی در تفسیر جوامع الجامع»، ۱۳۹۰، ص۹۳
- قربانی زرین، «تبیین رویکرد طبرسی در تفسیر جوامع الجامع»، ۱۳۹۰، ص۹۳-۹۴
- قربانی زرین، «تبیین رویکرد طبرسی در تفسیر جوامع الجامع»، ۱۳۹۰، ص۹۴-۹۵
- قربانی زرین، «تبیین رویکرد طبرسی در تفسیر جوامع الجامع»، ۱۳۹۰، ص۹۵
- قربانی زرین، «تبیین رویکرد طبرسی در تفسیر جوامع الجامع»، ۱۳۹۰، ص۹۵-۹۶ برگرفته از : تفسیر جوامع الجامع