تفسیر

هیچگاه همانند قرآن را نخواهید آورد

هيچگاه همانند قرآن را نخواهيد آورد با توجه به اينكه آيات قبل و بعد در ارتباط با مباحث قرآن است، پيوند آيه مورد بحث كه با صراحت از اعجاز قرآن سخن مى‌گويد با آنها نياز به گفتگو ندارد.

به علاوه در آيات آينده بحث مشروحى پيرامون بهانه‌جوئيهاى مشركان در زمينه اعجاز و طلب معجزات گوناگون آمده است، آيه مورد بحث در حقيقت مقدمه‌اى است براى بحث آينده تا به اين بهانه‌جويان نشان دهد كه عاليترين و زنده‌ترين سند حقانيت پيامبر اسلام ص كه به صورت يك معجزه جاودانى هميشه در تاريخ مى‌درخشد همين قرآن است و با وجود اين قرآن، بهانه‌جوئيها بيجا است!

بعضى نيز خواسته‌اند پيوند اين آيه را با آيات گذشته از نظر مقايسه اسرار آميز بودن روح با اسرار آميز بودن قرآن بيان كنند ولى پيوندى را كه در بالا گفتيم روشنتر به نظر مى‌رسد.به هر حال خدا روى سخن را در اينجا به پيامبر ص كرده، مى‌گويد: "به آنها بگو اگر تمام انسانها و پريان اجتماع و اتفاق كنند تا همانند اين قرآن را بياورند قادر نخواهند بود هر چند يكديگر را معاضدت و كمك كنند" ( قُلْ لَئِنِ اِجْتَمَعَتِ اَلْإِنْسُ وَ اَلْجِنُّ عَلىٰ أَنْ يَأْتُوا بِمِثْلِ هٰذَا اَلْقُرْآنِ لاٰ يَأْتُونَ‌ بِمِثْلِهِ وَ لَوْ كٰانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِيراً ).

اين دعوت به مقابله كه در اصطلاح علماء عقائد، "تحدى" ناميده مى‌شود يكى از اركان هر معجزه است، و هر جا چنين تعبيرى به ميان آمد به روشنى مى‌فهميم كه آن موضوع، از معجزات است.** * در اين آيه چند نكته جلب توجه مى‌كند: عمومى بودن دعوت به مبارزه قبل از هر چيز عمومى بودن دعوت به تحدى كه همه انسانها و موجودات عاقل ديگر را فرا مى‌گيرد. جاودانى بودن دعوت نكته ديگر است، زيرا هيچگونه قيدى از نظر زمان در آن نيست و به اين ترتيب اين ندا و دعوت همانگونه كه در زمان پيامبر ص بوده است، امروز هم هست، فردا نيز خواهد بود. تعبير به اجتماع، اشاره به مساله همكارى و همفكرى و تعاون و تعاضد است كه مسلما بازده كار انسانها را صدها يا هزاران برابر مى‌كند. را در تمام زمينه‌ها مى‌رساند، يعنى مثل آن از نظر فصاحت، مثل آن از نظر محتوى و مثل آن از نظر انسان‌سازى، بحثهاى علمى، قانونهاى حياتبخش اجتماعى، تاريخ خالى از خرافات، پيشگوييهاى مربوط به آينده و امثال آن.

دعوت از همه انسانها دليل بر اين است كه در مساله اعجاز تنها جنبه الفاظ قرآن و فصاحت و بلاغت مطرح نيست، چرا كه اگر چنين بود دعوت از ناآشنايان به زبان عربى بى‌فايده بود. يك معجزه گويا و رسا آنست كه آورنده آن مخالفان را نه تنها دعوت به مقابله كند بلكه آنها را با وسائل مختلف به اين كار تحريك و تشويق نموده، و به اصطلاح بر سر غيرت آورد، تا آنچه را در توان دارند به كار گيرند، سپس كه عجز آنها نمايان شد، عمق و عظمت اعجاز روشن گردد.در آيه مورد بحث اين موضوع كاملا عملى شده است، زيرا از يك سو پاى همه انسانها را به ميان كشيده، و با تصريح به ناتوانى آنها طى جمله " لاٰ يَأْتُونَ‌ بِمِثْلِهِ‌ " آنها را برانگيخته و با جمله" وَ لَوْ كٰانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِيراً " تحريك بيشترى نموده است.

تفسیر نمونه ج ۱۲ ص ۲۷۳

دکتر حجت الاسلام میثم طاهرآبادی

میثم طاهرآبادی عضو شورای اسلامی شهر ملارد در دوره ششم دارای تحصیلات حوزوی و دانشگاهی دانشگاه: کارشناسی ارشد ناپیوسته الهیات و معارف اسلامی با گرایش علوم قرآن و حدیث از دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج دارای تحصیلات حوزوی از سال ۱۳۷۶